یارو میخواسته آتش نشان بشه توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟ میگه: هیچی تیمّم می کنیم

* جک جدید *

دختر تهرونیه ميره تعليم رانندگي ... ازش ميپرسند چطور بود ؟ 
ميگه : بد نبود ! اما معلمش خيلي مذهبي بود. 
ميگن : واسه چي؟ 
ميگه : والا من هر كاري ميكردم هر جايي ميپيچيدم ميگفت : يا اباالفضل ...يا حضرت عباس...يا امام حسين

* جک جدید *

به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن… خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر 
بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو می کنه به دوربین، می گه: می خوام سالاد درست کنم

* جک جدید *

از دختر فارس میپرسند بهشت گم شده شما كجاست؟

میگه دبی بغل عربها

* جک جدید *

حیف نون از دختره میپرسه اسمت چیه ؟ دختره میگه اسم من تو همه باغچه ها هست طرف میگه اهان فهمیدم شلنگه

* جک جدید *

اس ام اس یه چوپان به نامزدش: چشمان سیاه تو مثل پشگلی است در سطل شیر

* جک جدید *

تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین كسی هستی كه كمربند ایمنی بستی برنده 5* جک جدید * هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیكار كنی؟ مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم . زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اكس می زنه پرت و پلا می گه. بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نكنیم؟ یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم

* جک جدید *

یارو میره امام رضا میگه اسلام و علیک یا امام رضا چشمش میخوره به طلا های در و دیوار میگه وولک یا امام رضا تو با این همه طلا هشتم شدی

* جک جدید *

به فارسه میگن:بزرگترین آرزوت چیه؟میگه:جای بوشوک تو کارتون لوک خوش

شانس رو بگیرم .میگن :چرا؟ میگه:واسه اینکه همیشه بگم آخ جووون استخووون

* جک جدید *

اسی خالی بند تو جنگل داد می زنه میگه : من شیرخوردم پلنگم خوردم . یه مرتبه یه شیر می پره جلوش یه نعره میکشه . 
اسی خالی بند از ترس میگه : من بعضی وقتها گوه زیادی هم خوردم

* جک جدید *

حديث 2011: مسلمان نيست کسی که روی مودم وايرلسش پسوورد مي‌گذارد و همسايه‌اش شب بدون اينترنت مي‌خوابد

* جک جدید *

يارو از دختري سئوال ميکرد : اسمت چيه ؟ دختره گفت : نيلوفر ولي بچه ها بهم ميگن نيلي ! 
ولي اسم خودت چيه ؟ طرف ميگه : چراغعلي ولي بچه ها بهم ميگن لامپ

* جک جدید *

آبادانیه داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد 
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!! 
يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی

* جک جدید *

از فارسه میپرسن راسته میگن شما نژادتون از عربه میگه گوه خوردن پدرسگها

اخه سگ چه ربطی داره به عرب

* جک جدید *

بچه‌اي از پدرس پرسيد: فرق تفنگ و مسلسل چيست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتي من و مادرت حرف مي‌زنيم بيا گوش كن. آن وقت مي‌فهمي فرقش چيه

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: